NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
یکی از مهمترین نکاتی که همواره ما را در مطالعة جوامع سنتی اسلامی شگفت زده میکرد همین بود که چگونه ـ مثلاً در مورد سفالگران میبد یزد ـ کار و زندگی آنها آمیخته با یکدیگر بوده است. اکنون ما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تجربة باشکوه نهادهای انقلابی، به خون این معیار را دریافته ایم که نظرگاه اسلام دربارة کار با آنچه که امروز در جوامع غربی و غربزده میگذرد ـ و معالاسف هنوز هم آثار آن در تشکیلات اداری و کارگری ما باقی است ـ متفاوت است. وقتی کار خدمت به خلق برای رضای خدا و همچون وسیلهای باشد که استعدادهای وجود انسان را در طول زندگیش به فعلیت برساند، آنگاه کار و زندگی یک انسان مؤمن آنچنان درهم میآمیزد که انفکاکشان از یکدیگر ممکن نیست. یکی از وجوه تفاوت نهادهای انقلابی و تشکیلات اجرایی موروثی که ارمغان غربزدگی ما هستند در همین جاست که کار در نهاد انقلابی به مثابه عبادتی بزرگی تلقی میشود. کسانی ممکن است اعتراض کنند که :« ای آقا ! … مگر میشود تشکیلات و سازمانبندی اجتماعات را بر انگیزههای درونی بنا کرد که انگیزههای درونی که ضمانت اجرا ندارند. این حرفها حرفهای ایدهآلیستهاست. بیایید واقعی فکر کنیم؛ اجتماع نظم میخواهد.» اشاره مرتضی آوینی به طرح محرم که در ابتدای این مطلب به آن اشاره کردیم یکی دیگر از این شواهد است. اما موضوع مهم دیگر این است که در مقابل تفکر انقلاب اسلامی چه تفکری قد علم کرده و ایستاده است.اشتباه است اگر بیندیشم که این تفکر که اتفاقا بر خلاف دوستداران انقلاب دستشان از امکانات و تاثیر گذاری خالی نیست، در آن سوی مرزها قرار دارند و به نوعی کروات زده و ریش تراشیده اند. حسن بیگی میهمان برنامه راز، نماینده مجلس و یکی از مسوولان وقت جهاد سازندگی به خوبی آنها را توصیف می کند. او می گوید اتفاقا این افراد حرف های قشنگی می زدند.
باز برگردیم به نقل قول از آوینی که در بر همان پاشنه می چرخد و چه آن زمانی که سید مرتضی این مقاله را می نویسد و چه بعد که به این گفته ای که او نقل می کند عملا جامه تحقق می پوشانند.؛ حرف ها تقریبا یکی است و تنها اصطلاحات عوض می شود: :« ای آقا ! … مگر میشود تشکیلات و سازمانبندی اجتماعات را بر انگیزههای درونی بنا کرد که انگیزههای درونی که ضمانت اجرا ندارند. این حرفها حرفهای ایدهآلیستهاست. بیایید واقعی فکر کنیم؛ اجتماع نظم میخواهد.» ای کاش نادر طالب زاده با حوصله ای بیشتر و با جزئیات و موشکافی بیشتر به این ماجرا نگاه کرده بود، ای کاش لابه لای آرشیو های سیاسی را گشته بود و سخنرانی ها و اظهار نظرهای عوامل شهادت "جهاد سازندگی" را استخراج کرده بود. ای کاش با آدم هایی که امروز هم حتی در این حد تفکر اقتصادی انقلاب را بر نمی تابند حرف زده بود و ای کاش های دیگری که از برنامه تلویزیونی این چنینی انتظار می رفت. اما چه می شود که راز تنها برنامه ای است که در شب بیست و هفتم خرداد ماه سخن از جهاد شهید می کند.
[ سه شنبه 90/3/31 ] [ 10:7 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|